همه ما تداوم وجود خویش را در فرزندانمان جستجو میکنیم. آنان میوه شیرین درخت حیات و ثمره تمام رنج و تلاش ما در زندگی این جهان میباشند، آنها آیینه وجود خود ما هستند که افکار، رفتار و روشهای تربیتی درست یا غلطی را که در مورد آنان به کار بردهایم، منعکس میسازند. هرگز فراموش نکنید که باید فرزندانمان را برای زمانی غیر از زمانی که خود در آن زندگی میکنیم، تربیت نماییم. جامعهای که از خیلی جهات با اجتماع کنونی ما تفاوت دارد.
زبان فرزندان خود را بیاموزیم، زیرا شخصیت ما ثمره گذشته است و آنان متعلق به آینده هستند.
الف – اصول برقراری ارتباط سالم با فرزندان
1) فرزندان خود را همانطوری که هستند بپذیرید و از مقایسه آنان با دیگران خودداری کنید.
2) علاقه خود را بهصورت جملات شیرین و شیوههای غیرکلامی محبتآمیز به او ابراز کنید.
3) با کودکان با زبان کودکی سخن بگویید و در قالب بازیها با آنها ارتباط برقرار کنید.
4) با احترام و تشویق در فرزندانتان ایجاد امنیت روانی و انگیزه مثبت کنید.
5) فاصله روحی خود را با درد دل کردن و تعریف خاطرات کودکی با فرزندانتان کم کنید.
6) الگوی شخصیتی فرزندان خود باشید و بدون کلام رشد معنوی را در آنان تقویت کنید.
7) اشتباهات فرزندان خود با بزرگواری، بدون پرده دری و ایجاد جسارت در آنها رفع نمایید.
8) به او دستورندهید و نام فرزند خود را با احترام بهویژه در حضور دیگران صدا کنید.
9) دادن هدیههای کوچک و مناسب، به بهانههای مختلف به آنان. به صورتی که آنها را پرتوقع نسازید و برای هر کار کوچکی از شما انتظار پاداش و جایزه نداشته باشند.
10) فاصله سنی خود را با فرزندانتان در ذهن خود به حداقل برسانید تا بتوانید زمینههایی برای صحبت دوستانه فراهم کنید و او به راحتی مانند یک دوست نزدیک مسائل درونی خود را با شما مطرح کند. بدینمنظور از روش عدد طلایی استفاده نمایید.
عدد طلایی ارتباط با فرزندان: عددی است که باید از سن خود کم کرده و به سن فرزند خویش اضافه نمایید تا بتوانید به راحتی با وی ارتباط صمیمانه برقرار کنید:
سن فرزند- سن خویش /2=عدد طلایی
ب – اصول تربیتی فرزندان
فرزندان ما آنچه را که میبینند یاد میگیرند، نه آنچه را که میشنوند. بنابراین به جای نصیحت و باید و نبایدهای تحکمآمیز تربیتی باید خود الگوی تربیتی فرزندانمان باشیم. بهترین شیوه و موثرترین راه تربیت فرزندان و اولین مرحله تربیت شروع از خود است.
1- فرزندان خود را با سختی و محرومیت آشنا کنید، تا دارای روحی قوی و محکم شوند.
2- در مقاطع دشوار در کنارش باشید و با او همدردی کنید، اما او را به خود وابسته نسازید.
3- در موقع انتقاد شخصیت وی را زیر سوال نبرید، بلکه عمل ناپسند او را مطرح کنید.
4- توقعات و انتظارات خود را بهصورت دقیق و در حد توان او برایش توضیح دهید.
5- اهمیت وی را در خانواده به او تفهیم کنید تا در حفظ و رشد شخصیت خود بکوشد.
6- نسبت به دوستان فرزند خود حساسیت و شناخت بالایی داشته باشید. زیرا گرایش او به پذیرش در گروه همسالان و مشابهت با آنان، از عوامل اصلی تربیت نوجوانان است.
7- با توجه به شخصیت هر کودک تنبیه او شکل و مراحل خاص خودش را دارد. مانند (محبت، کنایه، نصیحت، گذشت، محرومیت و ... که تنبیه بدنی آن هم به صورت ضعیف، آخرین مرحله میباشد)
8- پرهیز از روش فرزند سالاری در تربیت (تربیت گلخانهای) که نتیجهای جز پرورش فرزندانی پرتوقع، ضعیف، زودرنج و شکننده در برابر حوادث زندگی را نخواهد داشت.
9- ایجاد حس مسئولیت و اعتماد به نفس در فرزندان با تعیین وظایف آنان در خانواده.
10- شناخت محدودیتها و کشف استعداد کودک و ایجاد زمینه رشد و بروز خلاقیت در او.
هر کسی را بهر کاری ساختند مهر آن را در دلش انداختند
شقایق های سوخته...برچسب : نویسنده : سفیدیان shaqayeq110 بازدید : 175
در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم | بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم | |
به وقت صبح قیامت که سر ز خاک برآرم | به گفت و گوی تو خیزم به جست و جوی تو باشم | |
به مجمعی که درآیند شاهدان دو عالم | نظر به سوی تو دارم غلام روی تو باشم | |
به خوابگاه عدم گر هزار سال بِخُسبم | ز خواب عاقبت آگه به بوی موی تو باشم | |
حدیث روضه نگویم گل بهشت نبویم | جمال حور نجویم دوان به سوی تو باشم | |
می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان | مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم | |
هزار بادیه سهلست با وجود تو رفتن | و گر خلاف کنم سعدیا به سوی تو باشم |
برچسب : نویسنده : سفیدیان shaqayeq110 بازدید : 148
سؤال و جواب اعرابی از رسول اکرم(صل الله علیه و آله و سلم):
میخواهم داناترین مردم باشم، حضرت فرمودند از خدا بترس.
میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم، حضرت فرمودند شب و روز قرآن بخوان.
میخواهم از خاصان درگاه خدا باشم، حضرت فرمودند در کارها راستی و درستی پیشه کن.
میخواهم همیشه دل من روشن باشد، حضرت فرمودند مرگ را فراموش مکن.
میخواهم همیشه در رحمت حق باشم، حضرت فرمودند با خلق خدا نیکی کن.
میخواهم از دشمن به من آفتی نرسد، حضرت فرمودند توکل به خدا کن.
میخواهم در چشم مردم خوار نباشم، حضرت فرمودند پرهیزگار باش.
میخواهم عمر من طولانی باشد، حضرت فرمودند صله رحم کن.
میخواهم روزی من وسیع باشد، حضرت فرمودند همیشه با وضو باش.
میخواهم به آتش دوزخ نسوزم، حضرت فرمودند چشم و زبان خود را ببند.
میخواهم بدانم گناهان من به چه چیز ریخته میشود، حضرت فرمودند به تضرع و توبه به حال بیچارگی.
میخواهم سنگینترین مردم باشم، حضرت فرمودند از کسی چیزی مخواه.
میخواهم پرده عصمتم دریده نشود، حضرت فرمودند پرده عصمت دیگری را پاره مکن.
میخواهم که گورم تنگ نباشد، حضرت فرمودند مداومت کن به قرائت سوره تبارک.
میخواهم مال من بسیار باشد، حضرت فرمودند مداومت کن به قرائت هر شب سوره واقعه.
میخواهم فردای قیامت ایمن باشم، حضرت فرمودند میان شام و خفتن مشغول ذکر باش.
میخواهم خدای تعالی را در نماز حاضر یابم، حضرت فرمودند در وقت وضو دقت کن.
میخواهم برای من عذاب قبر نباشد، حضرت فرمودند جامه خود را پاک نگهدار.
میخواهم در نامه عمل من گناه نباشد و همیشه خیر و خوبی باشد، حضرت فرمودند به پدر و مادر نیکی کن.
شقایق های سوخته...
برچسب : نویسنده : سفیدیان shaqayeq110 بازدید : 148
همسر شهید مهدی هنری درباره آخرین دیدار خود با ایشان میگوید
:گفتم: ببین آقا مهدی! هنوز زخم گلولهای که به کتفت خورده خوب نشده، تو را به خدا دیگه نرو.برچسب : نویسنده : سفیدیان shaqayeq110 بازدید : 133
25 راه موفقيت در بيانات امام صادق(ع)
از امام صادق (ع) روايت شده است كه فرمودند:
طلبتُ الجنة، فوجدتها في السخاء :
بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در بخشندگي و جوانمردي يافتم.
و طلبتُ العافية، فوجدتها في العزلة:
و تندرستي و رستگاري را جستجو نمودم، پس آن را در گوشهگيري (مثبت و سازنده) يافتم.
و طلبت ثقل الميزان، فوجدته في شهادة »ان لا اله الا الله و محمد رسول الله
و سنگيني ترازوي اعمال را جستجو نمودم، پس آن را در گواهي به يگانگي خدا تعالي و رسالت حضرت محمد (ص) يافتم.
و طلبت السرعة في الدخول الي الجنة، فوجدتها في العمل لله تعالي:
سرعت در ورد به بهشت را جستجو نمودم، پس آن را در كار خالصانه براي خداي تعالي يافتم.
و طلبتُ حب الموت، فوجدته في تقديم المال لوجه الله:
و دوست داشتن مرگ را جستجو نمودم، پس آن را در پيش فرستادن ثروت (انفاق) براي خشنودي خدا يافتم.
و طلبت حلاوة العبادة، فوجدتها في ترك المعصية:
و شيريني عبادت را جستجو نمودم، پس آن را در ترك گناه يافتم.
و طلبت رقة القلب، فوجدتها في الجوع و العطش:
و رقت (نرمي) قلب را جستجو نمودم، پس آن را در گرسنگي و تشنگي (روزه) يافتم.
و طلبت نور القلب، فوجدته في التفكر و البكاء:
و روشني قلب را جستجو نمودم، پس آن را در انديشيدن و گريستن يافتم.
و طلبت الجواز علي الصراط، فوجدته في الصدقة:
و (آساني) عبور بر صراط را جستجو نمودم، پس آن را در صدقه يافتم.
و طلبت نور الوجه، فوجدته في صلاة الليل:
و روشني رخسار را جستجو نمودم، پس آن را در نماز شب يافتم.
و طلبت فضل الجهاد، فوجدته في الكسب للعيال:
و فضيلت جهاد را جستجو نمودم، پس آن را در به دست آوردن هزينه زندگي زن و فرزند يافتم
و طلبت حب الله عزوجل، فوجدته في بغض اهل المعاصي:
و دوستي خداي تعالي را جستجو كردم، پس آن را در دشمني با گنهكاران يافتم.
و طلبت الرئاسة، فوجدتها في النصيحة لعبادالله:
و سروري و بزرگي را جستجو نمودم، پس آن را در خيرخواهي براي بندگان خدا يافتم.
و طلبت فراغ القلب، فوجدته في قلة المال:
و آسايش قلب را جستجو نمودم، پس آن را در كمي ثروت يافتم.
و طلبت عزائم الامور، فوجدتها في الصبر :
و كارهاي پر ارزش را جستجو نمودم، پس آن را در شكيبايي يافتم.
و طلبت الشرف، فوجدته في العلم:
و بلندي قدر و حسب را جستجو نمودم، پس آن را در دانش يافتم.
و طلبت العبادة فوجدتها في الورع:
و عبادت در جستجو نمودم، پس آن را در پرهيزكار يافتم .
و طلبت الراحة، فوجوتها في الزهد:
و آسايش را جستجو نمودم، پس آن را در پارسايي يافتم.
و طلبت الرفعة، فوجدتها في التواضع:
برتري و بزرگواري را جستجو نمودم، پس آن را در فروتني يافتم.
و طلبت العز، فوجدته في الصدق:
و عزت (ارجمندي) را جستجو نمودم، پس آن را در راستي و درستي يافتم.
و طلبت الذلة، فوجدتها في الصوم:
و نرمي و فروتني را جستجو نمودم، پس آن را در روزه يافتم.
و طلبت الغني، فوجدته في القناعة:
و توانگري را جستجو نمودم، پس آن را در قناعت يافتم.
و طلبت الانس، فوجدته في قرائة القرآن:
و آرامش و همدمي را جستجو نمودم، پس آن را در خواندن قرآن يافتم.
و طلبت صحبة الناس، فوجدتها في حسن الخلق:
و همراهي و گفتگوي با مردم را جستجو نمودم، پس آن را در خوشخويي يافتم.
و طلبت رضي الله، فوجدته في برالوالدين:
و خوشنودي خدا تعالي را جستجو نمودم، پس آن را در نيكي به پدر و مادر يافتم.
مستدرك الوسائل ، ج 12، ص 173 - 174، ح 13810.
شقایق های سوخته...
برچسب : جوان, نویسنده : سفیدیان shaqayeq110 بازدید : 145
كدام حديث از اميرالمؤمنين(ع) بر سنگ قبر مستشرق آلماني نقش بسته است؟
خانم آنه ماري شيمل يكي از معدود مستشرقاني بود كه بسياري از وجوه تاريخ اسلام را با انصاف نگريسته است به گونهاي كه برخي او را عاشق جهان تلقي ميكنند. عاشقي كه هزينه عشق خود به جهان اسلام را نيز پرداخته است.
شيمل در هفتم آوريل ۱۹۲۲ در ارفورت آلمان در خانوادهاي متوسط به دنيا آمد. خواندن يك داستان عربي در كودكي جرقهاي شد كه زندگي آينده او را رقم زد. در سن پانزده سالگي عاشقانه زبان عربي را آموخت در سال ۱۹۴۶ در دانشگاه ماربورگ به درجه استادي رسيد، اما به خاطر اينكه دختري جوان بود نه در ماربورگ بلكه در دانشگاه آنكارا و به زبان تركي مشغول تدريس شد. او علاوه بر تركي، عربي، فارسي، اردو و بيشتر زبانهاي هند و اروپايي را آموخت. در سال ۱۹۵۱ بار ديگر در تاريخ اديان دكتري گرفت و در سال ۱۹۶۱ به عنوان استاد دانشگاه بن منصوب شد. وي در هاروارد، كمبريج و دانشگاههاي تركيه، ايران، پاكستان و افغانستان نيز تدريس داشته است. بي نظير بوتو نخست وزير مقتول پاكستان يكي از شاگردان وي به شمار ميرود.
شميل و سلمان رشدي
شيمل جايزههاي متعددي را در طول حيات علمي خود دريافت كرد. جايزه ساليانه صلح كه هر ساله پيش از نمايشگاه بين المللي كتاب فرانكفورت به انديشمندان و متفكران آلماني اهدا ميشود در سال ۱۹۹۵ به شيمل اختصاص يافت.
مصاحبهگر تلويزيون پس از دريافت اين جايزه به سراغ شيمل آمد و از او پيرامون سلمان رشدي سؤال كرد. شيمل در پاسخ به اين پرسش به قول معروف بر خلاف جهت آب شنا كرد، و شجاعانه طرف جهان اسلام ايستاد، با آنكه فضاي اروپا به گونهاي ديگر با اين مسئله برخورد ميكرد.
وي كارهاي سلمان رشدي را نوشتههايي سطحي كه براي خوش آمد غرب نوشته شدهاند تلقي كرد. شيمل اظهار داشت كه سلمان رشدي با كتاب زشتش احساس مسلمانان و حتي خود او را آزده است. پس از اين مصاحبه تلويزيوني بود كه مدافعان سلمان رشدي يورش خود عليه اين بانوي منصف را آغاز كردند. لودگر لوتكهاوس در تاريخ ۱۱ مي۱۹۹۵ طي مقالهاي در روزنامه SUED – DEUTSCHE ZEITUNG بانوي شرق شناس را به شدت مورد هجمه قرار داد. پس از او گيرنوت روته استاد دانشگاه هامبورگ طي مقالهاي در روزنامه DIE ZEIT به تاريخ دوازه مي۱۹۹۵ خواستار پس گرفتن جايزه صلح از شيمل شد. شيمل طي مصاحبهاي با مجله اشپيگل كه در ۲۲ مي۱۹۹۵ منتشر شد اظهار داشت: من با نگارش ۸۰ كتاب تلاش كردم تا تصويري صحيح از اسلام را به خواننده اروپايي منتقل سازم، من اين را يك فعاليت سياسي قلمداد ميكردم، من زندگيم را مصروف ايجاد تفاهم ميان غرب و شرق كردم. در اين بين البته كساني همچون پروفسور اشتفان فيلد رئيس دانشكده ادبيات دانشگاه بن از شيمل دفاع كرد. رئيس جمهوري سابق آلمان رومان هرتزوك نيز در مراسم گراميداشت شيمل گفت: اگر شيمل نبود آلمانيها نميفهميدند تصويري كه از اسلام به آنها ارائه ميشود صحيح نميباشد.
وي آثار بسياري پيرامون اسلام به نگارش درآورد كه يكي از آخرين نوشتههايش در سال ۲۰۰۲ به پيامبر اسلام صلي الله عليه و آله و سلم اختصاص يافت. وي اين كتاب را با اقتباس از لفظ شهادت دوم شهادتين.. وان محمدا رسول الله نام نهاد و در صدر كتاب رباعي اي به زبان اردو از يك شاعر هندو ميآورد با اين مضمون:
شايد كافر باشم شايد هم مومن كه علم اين امر تنها نزد خداوند است، اما ميخواهم خود را چونان بندهاي پاكباز نذر كنم، نذر آقاي بزرگ شهر، محمد رسولالله...
شيمل به جهت اين انديشهها، بسيار مورد هجوم قرار ميگرفت اما در پاسخ ميگفت كه من وي را دوست ميدارم.
سرانجام آنه ماري شيمل در سال ۲۰۰۳ در سن بيشتر از هشتاد سال وفات يافت. يك استاد ميهمان عرب زبان در دانشگاه بن به نام محمد ابوالفضل بدران مينويسد كه وقتي خبر وفات شيمل را دريافت كردم به ياد روزي افتادم كه وي مرا به خانه خود دعوت كرد، خانهاي كه پر بود از نشانههاي شرقي و اسلامي. وقتي شيمل چاي و خرما براي من آورده بود از وي پرسيدم چگونه تمام اين حملههاي رسانهاي را تحمل ميكني؟ وي لبخندي زد و گفت من به اين هجمههاي رسانهاي اهميت نميدهم چرا كه اينها از روي كينه مينويسند، و فرد كينه توز زيبايي را نميبيند، اما من درباره دوستي و حق مينويسم، من دوستدار جهان اسلام هستم و تا لحظه مرگ دوستدار آن خواهم ماند.
شيمل و صحيفه سجاديه
شميل در جايي پيرامون ادعيه اسلامي به ويژه صحيفه سجاديه ميگويد: من خود همواره دعاها، احاديث و اخبار اسلامي را از اصل عربي آن ميخوانم و به ترجمهاي مراجعه نميكنم. من خودم بخشي كوچك از كتاب صحيفه سجاديه را به آلماني ترجمه و منتشر كردهام، قريب هفت سال پيش وقتي مشغول ترجمه دعاي رؤيت هلال ماه رمضان و دعاي وداع با آن ماه بودم، مادرم در بيمارستان بستري بود و من كه به او سر ميزدم پس از آنكه او به خواب ميرفت در گوشهاي از آن اتاق به كار پاكنويس كردن ترجمهها مشغول ميشدم. اتاق مادرم دو تختي بود. در تخت ديگر خانمي بسيار فاضله بستري بود كه كاتوليكي مؤمن و راسخ العقيده و حتي متعصب بود. وقتي فهميد كه من دعاهاي اسلامي را ترجمه ميكنم، دلگير شد كه مگر در مسيحيت و در كتب مقدسه خودمان كمبودي داريم كه تو به ادعيه اسلامي روي آوردي!؟ وقتي كتابم چاپ شد يك نسخه براي او فرستادم. يك ماه بعد او به من تلفن زد و گفت: صميمانه از هديه اين كتاب متشكرم، زيرا هر روز به جاي دعا آن را ميخوانم. وي ميافزايد: [امام] زينالعابدين[ع] براي بسياري از مردم جهان غرب كارساز است.
سنگ قبر شيمل
جالب است كه بر روي سنگ قبر آن ماري شيمل با خط زيباي نستعليق اين كلمه نوراني از امير المؤمنين نقش بسته است كه:
الناس نيام فاذا ماتوا انتبهو (مردم خوابند و وقتي ميميرند بيدار خواهند شد)
برچسب : مستشرقان, نویسنده : سفیدیان shaqayeq110 بازدید : 153